خلاصه داستان : آدمکشی چندین نفر را به قتل می رساند و به همراه یک کیف مرموز از صحنه فرار می کند. او در یک مهمانخانه اتاق می گیرد و منتظر ملاقات با رئیسش می شود...

خلاصه داستان : یک دانش آموز دبیرستانی دوست دختر خود را به قتل می رساند و چندی بعد جسد او را به دوستانش نشان می دهد، واکنش دوستان او نیز به این موضوع به اندازه خود ماجرای قتل مبهم است...

خلاصه داستان : "ویلارد" مردی جوان که با موشها رابطه خاصی دارد، از آنها برای پیشبرد اهداف شوم خود استفاده می کند...

خلاصه داستان : انسان‌ها از سیاره زمین رفته‌اند. تنها میراثی که آن‌ها بر روی سیاره گذاشته اند ماشینهای مکانیکی بزرگ و مخوف است که جان انسانها را به خطر می انداخت. در این بین ۹ گروه از عروسکهای پارچه‌ای سر از لاک خود دربرمی آورند تا سیاره را از دست این ماشینها نجات دهند...

خلاصه داستان : حسابداری بنام «ویلیام بلیک» (جانی دپ) بعد از کشتن یک مرد، با یک سرخ پوست مرموز بنام «هیچکس» روبرو می شود، کسی که او را برای سفرش به دنیای روحانی آماده می سازد.

خلاصه داستان : "استوارت مک بین" یکی از بزرگان ساخت و ساز، زندگی خود را صرف تخریب ساختمانها قدیمی و ساخت آپارتمانهای جدید می کند.همه چیز به خوبی می پیش می رود تا اینکه گروهی به تخریب به ساختمان زشت و یکه و تنها اعتراض می کنند و...

خلاصه داستان : «مارتی مک‌فلای» 17 ساله است و با دانشمندی به نام «اِمت براون» آشنا می‌شود. این دانشمند در حال ساخت ماشین زمان است و قصد دارد آن را مورد آزمایش قرار دهد. این دو در لحظه‌ی امتحان ماشین زمان، مورد حمله‌ی یک گروه تروریستی قرار می‌گیرند و «مارتی» که سعی می‌کند از دست آنها فرار کند، به 30 سال قبل برمی‌گردد.

خلاصه داستان : در سال 1974 فردی با مهارت خود در ساختن بمبهای خطرناک راهی برای سرمایه دار شدن پیدا میکند و...

خلاصه داستان : پنج تن از دوستان کالج تصمیم می گیرند که تعطیلات خود را در کنار رودخانه بگذرانند.

خلاصه داستان : ریشه اصلی داستان این سریال درباره ی نزاع و جنگ بین خدایان قدیم و خدایان جدید است. خدایانی که قدرتشان نشئت گرفته از اعتقادات مردم میباشد. هر خدایی که تعداد معبودهای بیشتری داشته باشد، قدرتش بیشتر خواهد بود. ماجرای سریال در عصر مدرن روایت میشود. زمانی که پرستش خدایان در حاشیه قرار دارد و عشق به تکنولوژی و مادیات جای آنها را گرفته اند. "شادو/سایه" یک محکوم سابق است که به تازگی از زندان آزاد شده. او با مردی مرموز به نام "ونزدی/چهارشنبه" آشنا میشود، کسی که چیزهای زیادی درباره‌ی زندگی و گذشته "شادو" میداند. در حقیقت "ونزدی" یک خدای قدیمی قدرتمند می باشد که درصدد است برای انجام ماموریت خود ارتشی بسازد و شکوه گذشته‌ی خود را دوباره زنده کند...